یک دنیای بهتر

به دنبال پیدا کردن راهی برای حرکت به سمت ساختن دنیایی بهتر

یک دنیای بهتر

به دنبال پیدا کردن راهی برای حرکت به سمت ساختن دنیایی بهتر

  • ۰
  • ۰

وقتی کسی ما را نقد میکند، یکی از دو حالت زیر ممکن است صادق باشد:

  1. قبلا از آن زاویه به خودمان نگاه کرده بودیم.
  2. قبلا هیچ گاه از آن زاویه به خود نگاه نکرده ایم.
در شرایطی که حالت 1 برقرار باشد: اگر قبلا به این نتیجه رسیده باشم که مثلا آن نقد بر من وارد است، که خوب همه چی حل میشود و میتوان گفت که هیچ تغییری در حالت درونی من پدید نمی آید. اما اگر با فکری که قبلا کرده ام، آن نقد بر من وارد نیست، باز هم همه چی حل است و به راحتی میتوانم بگویم که نقد باطل است.

اما در شرایطی که حالت 2 برقرار باشد: در این حالت، آن نقد من را وادار میکند که از زاویه ای جدید به خود نگاه کنم. پس اولین پاسخی که خواهم داد، کمی درنگ کردن و فکر کردن و بررسی موضوع از آن زاویه ی جدید است. خوب بعد از اینکه از زاویه ی جدید موضوع را بررسی کردم، ممکن است به این نتیجه برسم که نقد باطل است و جوابی قانع کننده برای آن بیابم. در این حالت باز هم تغییری در حالت درونی من ایجاد نمیشود.
همچنین ممکن است به این نتیجه برسم که نقد وارد است و مثلا من در فلان موضوعی اشتباه (فکر) کرده ام. در این حالت ممکن است من برآشوبم و در پاسخ به اینکه این نقد را بر خودم وارد میدانم ناراحت شوم و شاید حتی کل تلاشی که در زمینه ای کرده ام زیر سوال برود و خودم هم با پذیرفتن این نقد، معترف به شکست شوم. در این حالت طبیعی است که ناراحت شوم و به هم بریزم و یا حتی خشمگین شوم و رفتار تهاجمی نشان دهم.

از چهار حالت انتهایی (extreme cases) که میتوان برای پاسخ ما به نقد در نظر گرفت، فقط یک حالت است که میتوانم ما را بلرزاند و تضعیف کند. پس هرگاه مورد نقد قرار میگیرم، اگر دیدم که به صورت خودکار و ناخودآگاه، خشمگین و مضطرب شدم، سعی میکنم که به درون خودم مراجعه کنم و ببینم کدام یک از آن چهار مورد صحیح است تا حداقل برای خودم روشن شود که چرا ناراحت هستم. و من فکر میکنم که فقط در صورتی که خودمان را تحلیل و بررسی کنیم و به دلیل و ریشه ی خشم و ناراحتی پی ببریم، میتوانیم به ناراحتی و خشم غلبه کنیم و قضیه را با خودمان حل کنیم.
  • ۹۴/۰۹/۱۰
  • مصطفی هادیان

نظرات (۳)

  • محمد فائزی فرد
  • کاملا درست و متین.
    دم شما گرم
    پاسخ:
    خیلی ممنون.
    لطف دارید شما.
    به نکته خوبی اشاره کردی ، اینکه حرفی و نقدی مارو عصبی میکنه ریشه در ناخوداگاه و روحیات درونی ( گاه هم برای هیچکس قابل مشاهده نیست) ی ما داره .
    پروفسور یونگ این مورد رو بخوبی تحلیل کرده و شرح داده و بنام "سایه" نامگذاری کرده . سایه در روان همه وجود داره و اون وجهی هست که دوست نداری دیگران (منطقی یا غیرمنطقی) تو رو با اون بشناسن ، بعد یه روزی یه جایی یه نفر تو رو با این عنوان خطاب میکنه و قاطی میکنی ..
    دقت کردی چرا وقتی به یه نفر میگن چشم چرون قاطی میکنه ولی در مقابل صفت خسیس مثلا بی احساسه ، یا چرا وقتی به یکی میگن دهاتی قاطی میکنه و یه نفر دیگه روی یی مسولیت حساسه

    بحث سایه طولانیه ولی امیدوارم منظورو رسونده باشم
    پاسخ:
    سلام حسین عزیز.
    من همیشه پیگیر حرفها و صحبتهای سهیل رضایی هستم. ولی با این حال اون وقتی که داشتم این مطلب رو مینوشتم اصلا هواسم به بحث سایه نبود. هرچند به صورت غیرمستقیم کمی به صورت شکسته بسته در حد فهم خودم همون مفهوم رو رسونده بودم. ولی به هر حال این نکته ای که گفتی جمع بندی و یادآوری خوبی برای مبحث سایه بود. باعث شد بحث سایه برام بیشتر جا بیفته.
    مرسی.
    امیدوارم که تاخیر در پاسخ رو ببخشی.
    چرا حرف دیگران ما را بهم میریزد؟
    چون صدای کلمات آنها سست عنصری، ترسها و تردیدهای درونی ما را به زور پنهان کرده و یا خوابانده بودیم بیدار می کند

    این صحبت استاد رضایی خیلی به دل من نشست . ادامه ش اینجاست


    پاسخ:
    عالی بود. واقعا تو یه جمله یه بحث عمیق رو جمع کردی.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی