یک دنیای بهتر

به دنبال پیدا کردن راهی برای حرکت به سمت ساختن دنیایی بهتر

یک دنیای بهتر

به دنبال پیدا کردن راهی برای حرکت به سمت ساختن دنیایی بهتر

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «لذت» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

برای غلبه بر یک لذت یا درد، باید لذت یا درد بزرگتری در میان باشد. یک لذت یا درد وقتی که لذت یا دردی بزرگتر از آن وجود نداشته باشد قابلیت خوردن روح تو را دارد. اما وقتی پای لذت یا دردی بزرگتر و عمیق تر در میان باشد، آن لذت یا درد اولیه رنگ میبازد.

درد میتواند دردِ هدف، درد جسمانی، درد روحی، و... باشد.
لذت میتواند لذت جسمی، لذت روحی، لذت جنسی، لذت معنوی و... باشد.

فقط وقتی بدانی درد دندانت خواب شب را از تو خواهد گرفت و در نیمه شب از درد زجر خواهی کشید، درد عصب کشی را بدون ذره ای رنج، بدون آخ گفتن و چه بسا با عشق و لذت تحمل میکنی.


وقتی مادر لذت نگریستن و به آغوش کشیدن نوزاد زیبا و دوست داشتنی اش را تصور میکند، درد زایمان را بر خود هموار میکند.


یا فردی که برای لذت شعله ور نگه داشتن آتش عشقش به همسرش، از لذت لاس زدن با همکار جذابش میگذرد.


یا فردی که به خاطر درد کمک به هم نوع، از لذت خواب شب و از لذت بودن در کنار خانواده، خود را محروم میکند.


اینجا است که مجذوب تبریزی میگوید: 

«مرد را دردی اگر باشد خوش است درد بی‌دردی علاجش آتش است»

زیرا او میداند که اگر فرد، دردی نداشته باشد، در لذتها و دردهای پست پلشت غرق میشود.
 

پی نوشت یک: امشب شب قدر است. داشتم با خودم فکر میکردم. لذت ها و دردهای حل نشده را داشتم مرور میکردم. داشتم به دنبال راهکاری یا دلیلی یا فلسفه ای برای عبور از آنها میگشتم. طوری که از زنجیرهای گذشته خودم را آزاد کنم و در آینده نیز بتوانم قدرت کافی را برای غلبه بر آلام و لذایذ داشته باشم. که این ایده نشئت گرفته از کتاب «وقتی نیچه گریست» به ذهنم خطور کرد.


پی نوشت دو: در کتاب «وقتی نیچه گریست»، نیچه سعی میکند با استدلالی مشابه، مشکل روانی دکتر برویر را حل کند. دکتر برویر خودش یک روانپزشک معروف و کارکشته است. اما برای حل مشکل خودش کاری از دستش ساخته نیست. و این نیچه است که با تفکر عمیق و فلسفی اش سعی میکند به وی کمک کند. رمان عمیقی است.

  • مصطفی هادیان