یک دنیای بهتر

به دنبال پیدا کردن راهی برای حرکت به سمت ساختن دنیایی بهتر

یک دنیای بهتر

به دنبال پیدا کردن راهی برای حرکت به سمت ساختن دنیایی بهتر

  • ۰
  • ۰

وقتی در شرایطی گیر می افتیم که تغییری نمیتوانیم حاصل کنیم و مجبوریم فقط صبر کنیم تا با گذشت زمان مسئله حل شود. مثلا کسی برای ما پاپوش درست میکند و ما را به زندان می اندازد. حالا در طول دوره ی زندان سه سطح برخورد میتوانیم انجام دهیم:

1. بی تابی کنیم و باعث رنجش خود و اطرافیان شویم و همچنین موجب تحقیر خود شویم. این روش به نظر من احمقانه ترین روش است.

2. بگوییم حالا که گیر افتاده ایم و کاریش هم نمیشود کرد. حداقل بگذار خوش بگذرد. سخت نگیر. بیشترین تلاش را برای کم شدن تنش و ناراحتی انجام دهیم تا به خوبی و خوشی بگذرد و خاطره ی بدی نماند. این روش خیلی بهتر از روش اول است. و فرد باید پخته باشد تا بتواند چنین عکس العملی انجام دهد. اما این روش هم بدی خود را دارد. با این روش، احتمالا ما رنج کمتری میکشیم. و چون رنج کمتری کشیدیم، بعد از اینکه از شرایط خلاص میشویم، به زودی یادمان میرود که چه بر سرمان آمد و نباید می آمد تقریبا هیچ انگیزه ای برای تغییر وضع برای نفرات بعد نداریم. چون به ما خوش گذشته. در واقع اگر چیزهایی ظالمانه یا پلید یا نادرست وجود داشته که باعث شده ما در آن شرایط بد گیر بیفتیم، با خوش گذشتن ما به کلی زشتی آن چیزهای نادرست و پلید را فراموش میکنیم. پس میرسیم به مورد سوم.

3. سعی میکنیم تنش و آسیب روحی شدید به ما و اطرافیان وارد نشود. اما در عین حال، هر چند وقت یک بار به خود (و دیگران) یادآوری میکنیم و با یادآوری کردن کام خود را تلخ میکنیم که چرا و به چه دلیل ما به زندان افتادیم. آدمی زاد فراموش کار است. اگر یادآوری نکنیم و هزینه ی تلخی یادآوری را تحمل نکنیم، بعد از مدتی از یادمان خواهد رفت و وقتی از زندان بیرون آمدیم خیلی بی تفاوت و آرام خواهیم بود.

  • ۹۶/۰۳/۲۰
  • مصطفی هادیان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی